
ریز ازدیادی گیاه داروئی آلوئه در شرایط کشت درون شیشه ای
جواد فتاحی مقدم، یوسف حمیداوغلی، و رضا فتوحی قزوینی
به ترتیب کارشناسی ارشد باغبانی، استادیار و دانشیار گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان
خلاصه
آزمایشی جهت بررسی امکان ریزازدیادی گیاه آلوئه با استفاده از ریزنمونه نوک شاخساره انجام شد. شاخسارههای تولید شده سه مرتبه بازکشت شدند و در بازکشت چهارم ریزنمونهها جهت ارزیابی به دو روش کشت گردیدند. در روش اول ریزنمونهها به صورت کامل (سرزنی نشده) و در روش دوم ریزنمونهها جدا و سرزنی شد. ریزنمونهها روی دو نوع محیط، کشت گردید و متغیرهای میزان پرآوری و تعداد برگ، ارزیابی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، بکارگیری روش اول و محیطA جهت حداکثر پرآوری که هدف ریزازدیادی آلوئه است توصیه میشود.
واژههای کلیدی: آلوئه، ریزازدیادی، کشت درون شیشهای
مقدمه
گیاه صبرزرد مشهور به آلوئه ورا با نام علمی barbadensis Mill. Aloe به خانواده Aloeaceae تعلق دارد. ژل حاصل از برگهای این گیاه به عنوان یک ماده اولیه در ساخت دارو (۴) و تولید کرمهای آرایشی از اهمیت زیادی برخوردار است (۵). در آلوئه روش ازدیاد جنسی منتج به نوعی تفرق ژنتیکی در گیاهان تولید شده میشود (۳)، بنابراین ازدیاد آلوئه معمولا به صورت رویشی (پاجوش) صورت میگیرد. چون ازدیاد این گیاه به روش سنتی (بذر یا پاجوش) نمیتواند در کوتاه مدت گیاه مورد نیاز را جهت تولید تجاری فراهم آورد(۳)، بنابراین با استفاده از کشت درون شیشهای میتوان نسبت به تولید انبوه و سالم آلوئه اقدام نمود.
در کشت درون شیشهای آلوئه باززایی گیاه از کالوس بسیار مشکل است. اما در مقابل ریزازدیادی بدون القاء کالوس با استفاده از کشت نوک شاخساره۱ بر روی محیط رشد MS2 حاوی BAP و ۲,۴-D به راحتی صورت میگیرد (۲). حداکثر پرآوری و ریشهزایی ریزنمونهها (۱۰-۸ شاخساره) بر روی محیطMS حاوی ۵ میکرومول IBA گزارش شده است. در مواردی از کشت نوک شاخسارههای جدا شده تنها یک گیاه تولید شده است. علاوه بر این افزودن سایتوکینینها به محیط حاوی یک نوع اکسین تشکیل جوانههای نابه جا و جانبی را تسهیل مینماید (۳). با توجه به موارد فوق آزمایشی جهت بررسی امکان ریزازدیادی آلوئه انجام شد.
مواد و روشها
نمونههای موردنیاز از گیاهانی که به صورت رویشی از گیاهان بالغ تولید شدهاند گرفته شد. نوک شاخهها همراه با دو برگ اولیه جدا و در آب جاری به طور کامل شستشو داده شد. سپس در محلول ۲۰% هیپوکلریت سدیم به مدت ۱۵ دقیقه ضدعفونی و دوباره سه بار با آب مقطر شستشو گردید. ریزنمونه نوک شاخساره به طول ۴-۳ میلیمتر در زیر بینیکولار جدا و بر روی محیط کشت پایه MS همراه با ساکارز به میزان ۳% و آگار به مقدار ۸ گرم در لیتر در دو تیمار هورمونی شامل محیطA (MS+IAA+Kn) و محیطB (MS+IBA+Kn) از هر یک به میزان ۵ میکرومول در لیتر و ۸/۵ pH= کشت گردید. سپس کشتها در دمای ۱ -۲۶درجه سانتیگراد و ۱۶ ساعت روشنایی (۲۰۰۰ لوکس) و ۸ ساعت تاریکی، در انکوباتور قرار گرفت.
پس از رشد اولیه نمونهها، جهت ارزیابی قدرت شاخهزایی، افزونهها سه بار بازکشت گردید. در بازکشت چهارم نمونهها جهت ارزیابی به دو روش جدا و بر روی محیط کشت قرار گرفت. در روش اول، ریزنمونهها به طول ۴-۳ میلیمتر و در روش دوم ریزنمونهها به طول ۴-۳ میلیمتر و طوری که به مریستم انتهایی صدمه وارد نشود سرزنی۳، و به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملًا تصادفی در سه تکرار کشت، و صفات، میزان پرآوری، تعداد برگ به طور هفتگی و در مدت پنج هفته یادداشت برداری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت در مرحله ریشه زایی، شاخسارههای ۳-۲ سانتیمتری حاصل از مرحله پرآوری، پس از جدا نمودن از ریزنمونه اولیه در محیط MS حاوی ۵/۰ میلیگرم در لیتر IBA و IAA کشت شد. بعد از گذشت ۳ هفته، شاخسارههای ریشهدار شده جهت سازگاری با محیط بیرون به گلدان منتقل شدند.
نتایج و بحث
نتایج تجزیه واریانس برای تمام صفات نشان داد که تفاوت دو تیمار هورمونی بر روی کلیه صفات در سطح احتمال ۰۵/۰ معنیدار است. مقایسه میانگینها نشان داد که متوسط پرآوری در محیط A در بالاترین سطح بود (شکل ۱). این نتیجه با گزارش میر و استادن (۱۹۹۱) مبنی بر بالا بودن میزان پرآوری در محیط حاوی IAA مطابقت دارد. بالاترین میزان پرآوری در حالت استفاده از ترکیب -روش۲-محیطA- (متوسط ۶۷/۶ گیاهچه به ازاء هر ریزنمونه) و کمترین در حالت -روش۲-محیطB- (متوسط ۳۳/۲ گیاهجه به ازائ هر ریزنمونه) بدست آمد (شکل شماره ۱). میر و استادن(۱۹۹۱) بیشترین پرآوری را در استفاده از -روش۲-محیطA- بدست آوردند.کشت نمونه کامل اغلب منتج به تولید چند گیاهچه از نوک شاخساره گردید که این نتیجه با گزارش میر و استادن۱ مبنی بر تولید یک گیاهچه از مریستم انتهایی مغایرت دارد. استفاده از IAA و IBA همراه سایتوکینینها هیچ گونه مانعی در اندامزایی ایجاد نمیکنند. به طور کلی استفاده از تنظیمکنندههای اکسینی در مرحله پرآوری به منظور خنثی کردن اثر غلظت بالای سایتوکینین و در نتیجه رشد متعادل نمونه است (۱).
در محیط B میزان تولید برگ در بالاترین سطح قرار داشت (شکل شماره ۲). در محیطA گیاهچههای تولید شده از نوع جوانهجانبی و خوشهای بودند. این نتایج با گزارش ناتالی و همکاران۲ (۱۹۹۰) مطابقت دارد. برگها در محیطA سبز روشن، اما در محیطB سبز تیره بود که با نتایج میر و استادن مبنی بر تولید برگهای سبز تیـــره در حضور IAA و سبز روشن در حضور IBA مغایرت دارد. در هر دو محیط مورد آزمایش همانند گزارش میر و استادن هیچ گونه کالوسی مشاهده نشد.گیاهچههای ۳-۲ سانتیمتری به محیط ریشهزایی منتقل شدند و با بازدهی نزدیک به ۱۰۰% به شرایط برونشیشهای سازگاری یافتند.
منابع
۱- حاجنجاری، ح. ۱۳۷۳٫ ریزازدیادی. انتشارات موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع.
۲- Castorena, I; Natali, L and Cavallini, A. (1988) In vitro culture of Aloe barbadensis Mill. Morpho- genetic ability and nuclear DNA content. Plant Science, Irish Repablic. 55:1, 53-59
۳- Meyer, H.J and Staden, J.V; (1991) Rapid in vitro propagation of Aloe barbadensis Mill. Plant Cell, Tissue and Organ Culture. 26:3, 167-171.
۴- Natali, L; Sanchez, I.C and Cavalini, A; (1990) In vitro culture of Aloe barbadensis Mill. Micropropagation from vegetative meristems. Plant Cell, Tissue and Organ Culture. 20:1, 71-74
۵- Reynolds, T and Dweck A.C; (1999) Aloe vera leaf gel: a review update. Journal of Ethnopharma- cology. 68, 3-37
https://medplant.ir/?p=2589