برگهای خشک شدۀ گیاه Urtica dioica L. از خانوادۀ گزنه (Urticaceae) است.
نامهای گیاه (۱):
لاتین: Urtica dioica L.
فارسی: گزنه، گزنه دوپایه، گزنه کبیر
عربی: قریص، حریق، انجره
انگلیسی: Stinging nettle, Great nettle, Large nettle, Common nettle
آلمانی: Brennesselkraut, Honfnesselkraut, Haarnesselkraut, Grosse nessel
فرانسه: Herbed’ortie, ortie mechante, Grand ortie, Ortie dioique
ریخت شناسی: گیاهی پایا، دوپایه، علفی، سبز، ایستاده دارای کرکهای گزنده که ارتفاع آن به ۱۲۰ـ۵۰ سانتیمتر میرسد ساقۀ متعدد راست، کمی زاویهدار، چهار پهلو و تقریباً ضخیم، ساده و یا خیلی کم منشعب، پوشیده از کرکهای گزنده است. برگها دمبرگدار، سبز روشن در دو سطح پوشیده از کرک گزنده، گل تک جنس، بسیار ریز، سبز خام و مجتمع در تودههای کوچک کروی میباشد (۲).
اندام داروئی: برگها بخش داروئی این گیاه را تشکیل میدهند.
زمان جمعآوری: بهترین زمان برداشت و جمعآوری برگهای این گیاه از اردیبهشتماه تا شهریورماه میباشد (۳).
دامنۀ انتشار: انتشار عمومی گیاه گزنه در نقاط مرطوب ایران، خصوصاً نواحی شمالی، غربی و مرکزی مانند اصفهان، شاهرود، بسطام، کوه کاشان و ارتفاعات ۳۰۰۰ متری است (۲).
مواد متشکله: در برگ گزنه، کلروفیل، کاروتن، گزانتوفیل، لوکوآنتوسیانیدین، فلاون، فلاونول به میزان کمتری از لوکوآنتوسیانیدین در این گیاه است (۴). تریترپنها، استرولها شامل بتاسیتوسترول در گیاه موجود است (۵).
اسید فرمیک نیز در برگ گزنه وجود دارد (۶). برگهای تازه گزنه حاوی سکرتین میباشد، همینطور دارای ۵/۱ درصد کلروفیل خالص است. برگ خشک گزنه ۵/۷% کلروفیل دارد. مواد فنلی نیز در این گیاه وجود دارد که شامل کافئیک اسید، فرولیک اسید، سیناپیک اسید، اسکولتین و کافئوئیل مالیک اسید و کلروژنیک اسید میباشد. تانن، موسیلاژ و نوعی گلیکوزید با اثر قرمزکنندگی پوست و مادۀ رنگی به نام اورتیسین (Urticin) و همچنین آلکالوئید اسکوپولتین (Scopoletin) نیز در گزنه موجود است. تریگلیسرید، دیگلیسرید و فسفولیپیدهای مختلفی از این گیاه جدا شده است (۱). سیتوکینهای عمده گزنه شامل زآتین، زآتین نوکلئوتید، ایزوپنتیل آدنین، ایزوپنتیل آدنوزین، ایزوپنتیل آدنین نوکلئوتید و دیهیدروزآتین میباشد (۷). همچنین ترکیبات ایندولی همراه با هیستامین و ۵ ـ هیدروکسی ترپیتامین و اسیدهائی از جمله آسکوربیک اسید، سالیسینیک اسید و هورمونهای گیاهی و اسیدهای آمینه ضروری نیز جز ترکیبات گزنه است. در برگهای تازۀ گزنه عناصری مانند ازت، گوگرد، فسفر، پتاسیم، منیزیوم، کلسیم و عناصر نادر مانند آهن، روی، مولیبدن و مس موجود است.
خواص درمانی گیاه گزنه: گزنه به صورت خوراکی بعنوان مدر، پائین آورندۀ قند و اسید اوریک و به صورت موضعی در درمان برخی از بیماریهای پوست و مو از جمله اگزما، بیماریهای التهابی و حتی در درمان ریزش مو، مورد استفاده قرار میگیرد (۹و۱).
موارد استعمال در پزشکی گذشته: در طب گذشته از گزنه بعنوان مدر، ضد التهاب و مقوی قوه باه مورد استفاده قرار میگیرد. به طور سنتی گزنه تصفیهکنندۀ خون (blood purifier)، مدر (diuretic)، متوقف کنندۀ خونریزی (Styptic) و تونیک محرک در نظر گرفته شده است و برای درمان اسهال دیسانتری و بیماریهای مزمن کولون و بثورات مزمن پوستی به کار رفته است.
آثار فارماکولوژیکی: ترکیبات فنلی موجود در گزنه که شامل کافئیک اسید، فرولیک اسید، سیناپیک اسید (Sinapic acid) فیستین (Fisetin) و میرستین میباشد. بر روی باکتریهائی مثل اشریشیاکلی، پروتئوس ولگاریس، کلبسیلا و پسودوموناس اثر دارد و عصارۀ این گاه بر روی سالمونلا و پروتئوس مقاوم به آنتیبیوتیک مؤثر است. همچنین باعث وقفه در رشد چندین مخمر، کپک و قارچ و باکتری شده است (۱۰). اثرات ضد قارچی بعضی از ترکیبات موجود در گزنه نیز تأیید شده است (۱۱). گزنه دارای اثر مدری است و اثر دیورتیک این گیاه با افزایش دفع کلر و اوره همراه است و ثابت شده است مصرف ۱۴ روزۀ این گیاه موجب کاهش وزن بدن و کاهش فشار سیستولیک میگردد (۵).
برگ گزنه، منجر به کاهش التهاب میگردد. ریشه گزنه پرولیفراسیون سلولی در بافت هایپرپلاستیک خوشخیم پروستات و فعالیت اتصالی گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی را مهار میکند. در شرایط in-vitro عصاره قلیایی آبی برگ گزنه فعالیت ضد باکتری نشان داده است. این عصاره رشد استافیلوکوکها را در غلظت ۵۰۰ و اسپوروزا را در غلظت ۵/۶۲ کاهش میدهد.
مقادیر LD50برای دمکردۀ برگ گزنه و جوشاندۀ برگ گزنه که به صورت داخل وریدی به موشها تزریق گردید به ترتیب ۱٫۹۲ g/kgو ۱٫۷۲ g/kgبود. LD50در آزمایشات مزمن در رتهائی که به آنها از طریق گاواژ، دمکردۀ برگ گزنه داده شد برابر با ۱٫۳۱ g/kgبود (۱۳).
مـنابع:
۱٫ زرگری. ع. گیاهان داروئی. تهران. انتشارات دانشگاه، ۱۳۶۹ (ج۲): ۱۷ـ۴۰۹٫ (ج۴): ۲۸۹ ـ ۲۹۰ ـ ۴۷۸ ـ ۵۵۵٫
۲٫ قهرمان. احمد. فلور ایران. (ج ۷). مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، ۱۳۶۲: ۸۶۸٫
۳٫ صمصمام شریعت، هادی، پرورش و تکثیر گیاهان داروئی، مانی، ۱۳۷۴: ۳۸۰٫
۴٫ قهرمان، احمد، کروموفیتهای ایران، تهران: مرکز نشر دانشگاه، ۱۳۶۹ (ج۱): ۳ ـ ۲۲۱٫
۵٫ Leberton PH, George M.Flavonoids in urticals – Bol soc, Botan. France III. (1-2) 69-8 (1964) via chem. Abs vol: 63: 16765c.
۶٫ Wichtl M. Herbal drugs and phytopharmaceuticals. Translated by: Bisset NG. Boca Raton: CRC press, 1994,505-7.
۷٫ Budzianowski J, Caffeic acid Esters from urtica dioica. Planta med. 1991 (vol 57). 507.
۸٫ Fusseder A.Wagner B, Bech E. Quantification by ELISA of cytokinins in root pressure exudates of urtica dioica plants grown under different nitrogen levels. Bot Acta 1988. 101 (3):214-9.
۹٫ British herbal pharmacopoeia. Bournemouth, U.K.: Megaron press Ltd, 1983: 224-5.
۱۰٫ Beschia M, Leonte A, Dancea I. Phenulic components with biological activity in vegetable extracts. Bul. Univ. Galati, fasc. 6: 1982; 5: 59-63.
۱۱٫ De Bolle M F C, Geoderis J, Terras F RG. A technique for detecting antifungal activity of protein separated by polyacrylamid gel electrophoresis. Electrophoresis 1991, 12 (6): 442 – ۴٫ Chemical abstract. Vol: 115, 131145 S.(1991).
۱۲٫ Lezhneva Lp, Murav ‘ev IA, Cherevatyi VS. Rastilel ‘nye – Resursy 1986: 22(2): 255-7.
۱۳٫ Sharma BB, Varshney MD, Gupta DN et al, Int J Crude drug Res. 1983; 21(4): 183-7.
https://medplant.ir/?p=3202