تعریف اکوسیستم

اکوسیستم چیست؟

اکوسیستم یعنی چه؟

اکوسیستم یک نظام اکولوژیک است و به منزله
یک واحد اساسی در اکولوژی به شمار می رود، در قالب عبارات گوناگون تعریف شده است.
اکوسیستم مجموعه جان دار و غیر جان دار محیط در یک ناحیه معین است که در چرخه ای،
به ساختن و مبادله مواد غذایی و انرژی مشغول هستند، به عبارت دیگر در هر ناحیه ای
از طبیعت که موجودات زنده و عوامل غیر جاندار محیط در حال تعادل و تاثیر متقابل بر
روی یکدیگر بوده و به مبادله مواد بین یکدیگر مشغولند، یک نظام اکولوژیک یعنی
اکوسیستم وجود دارد بقیه در ادامه مطلب…

اکوسیستم

زکات علم در نشر ان است. امام
علی(ع)

تعریف
اکوسیستم :

به
مجموع موجودات زنده ومحیط زندگی آنهایک سیستم اکولوژیک یا اکوسیستم گفته می شود.
اولین بار( ۱۹۳۵)واژه اکوسیستم توسط ترانسلی اکولوژیست انگلیسی پیشنهادشد. اکوسیستم
واحد بنیادی بوم شناسی است وعلم اکولوژی ، علم مطالعه اکوسیستمها است.

 

اعمالی
که درداخل یک اکوسیستم صورت می پذیرد:

۱٫ جریان انرژی ( منبع آن خورشیداست که عامل
محرکه اکوسیستمها می باشد.)

۲٫ زنجیره وشبکه های غذایی

۳٫ پراکنش موجودات وتنوع ( تنوع زیستی )

۴٫ چرخش مواد

۵٫ تحولات کوتاه مدت (توالی ) وتحولات درازمدت (
تکامل )

۶٫ کنترل یاتعادل سیبرنیتیک

 

ساختمان
یک اکوسیستم :

۱٫ بخش زنده : الف) تولیدکنندگان ( اتوتروف )
مانند: گیاهان، ازاندازه پلانکتونها تا درختان ، زیرا با استفاده از انرژی خورشید
قادر به

فتوسنتز
کردن وساخت مواد غذایی هستند.

ب)
مصرف کنندگان ( هتروتروف ) مانندحیوانات ، قادر به ساخت مواد غذایی خود
نیستندوترکیبات موجود در گیاهان

وسایرحیوانات
را مصرف می کنند. مصرف کنندگان اولیه گوسفند علفخوار

مصرف
کنندگان ثانویه انسان گوشتخوار

ج)
تجزیه کنندگان ( ساپروتروف ) مانندباکتریها ، قارچها و تک یاخته ها که اجسادحیوانات
مرده واندام های گیاهی

مرده
را به موادساده تر تجزیه می کنند. ساپروفیت یعنی وابسته به مواد پوسیده ودر حال
پوسیدگی .

 

۲٫ بخش غیرزنده : الف) انرژی ( انرژی خورشید عامل
گردش اکوسیستم )

ب)
عوامل فیزیکی ( درجه حرارت ، نور، باد ، رطوبت و… )

ج)
عوامل شیمیایی( پروتئین ، هیدروکربنها، چربیها ، بارندگی و…)

 اکوسیستم

   اکوسیستم
آببند( برکه ):

الف
) تولیدکنندگان :

۱٫ گیاهان ریشه دار یا شناور بزرگ ( درآب کم عمق
می رویند )

۲٫ گیاهان شناور بدون ریشه : جلبک ها و
فیتوپلانکتونها که تاعمق نفوذ نور در آببند پراکنده اند و رنگ سبز آب مربوط به
اینها است. در

تولید
مواد غذایی از دسته اول مهمتر هستند.

 اکولوژی 

ب
) مصرف کنندگان :

۱٫ ماهی ، لاروحشرات ، مار و …

۲٫ زئوپلانکتونها

۳٫ مصرف کننده ثانوی ( گوشت خواران )

۴٫ لجن خواران

 

ج
) موادغیر زنده : ترکیبات آلی وغیر آلی مانند : آب و اکسیژن ،کلسیم ، ازت و …

د
) موجودات ذره بینی ( گندخوار) ، باکتری ، تاژک دارها و قارچ ها که درکف آببند
مستقر هستند.

 

سطح
جبرانی :

به
طورکلی درسطح یک آببند میزان انرژی تثبیت شده دراثرفتوسنتز بیشتر از مقدار انرژی
است که توسط تنفس گیاهان وحیوانات تلف می گردد، ولی هرچه به طرف عمق پیش رویم به
علت کم شدن نور ازشدت فوتوسنتز کاسته می شود ودرکف برکه فعالیت فوتوسنتز وجود ندارد
و موجودات این قسمت به موادآلی سطح برکه وابسته اند. عمقی که درآن مقدارانرژی تثبیت
شده بوسیله فوتوسنتز برابر با مقدارمصرفی آن ازطریق تنفس موجودات باشد، سطح جبرانی
نامیده می شود. این سطح محل مناسبی برای جداساختن لایه اتوتروف از هتروتروف است.
اگر درهرمترمربع آببند روزانه ۸گرم اکسیژن تولیدشودومیزان تولیدگیاهی برمصرف ( تنفس
) فزونی داشته باشد، آن آببند ازشرایط سالم برخوردار است .

 

زیستگاه
: آدرس موجودزنده ، نشانه یک موجودزنده دراکوسیستم است .

زیستخوان
یا نیچه ( آشیانه ) : نقش موجودزنده دراکوسیستم ، نمایشگرحرفه آن دراکوسیستم می
باشد.

زیستخوان
اکولوژیکی : تعریف نقش کاربردیک گونه دراکوسیستم است.

دراکوسیستمهای
باشرایط یکسان ، موجوداتی که شباهت اکولوژیک دارند، یعنی نقش ومقام یکسان
دراکوسیستمهای خود دارندبه نام موجودات معادل نامیده می شوند.

گونه
ای علف در منطقه معتدله استرالیا از لحاظ تاکونومیک با گونه های علف در شمال آمریکا
تفاوت دارد ، اما از لحاظ اکولوژیک عمل مشابه دارند و تولیدکننده اکوسیستم هستند.
اکولوژیستها اصطلاح
Habitat
را برای سکونت و
Ecological nich
رابرای نقشی که موجود در اکوسیستم ایفا می کند، به کار می برند.

زیستخوان
شامل کلیه عوامل فیزیکی ، شیمیایی وبیولوژیکی است که یک گونه برای بقا و تولیدمثل
خود به آن نیاز دارد.

 

اکوسیستمهای
کشاورزی :

ساختمان
وعمل اکوسیستم طبیعی راتغییرداده وفرایندهای اکولوژیکی رادرجمعیت جامعه ودرسطوح
اکوسیستم تحت تأثیرقرارمی دهد. هدف اصلی مدیریت اکوسیستمهای کشاورزی به حدا اکثر
رساندن جریان انرژی ومواد موردمصرف انسان است . بازدهی بالاتر اکوسیستمهای کشاورزی
به دلیل انرژی بالاتری است که به آن داده می شود. اکوسیستمهای کشاورزی سیستم های
طبیعی دست خورده ای است که به منظورارتقاء و باروری گروه خاصی ازتولیدکنندگان یا
مصرف کنندگان اداره می شود. ( تعریف دی ،پی ، منتل )

 

انرژی
کمکی : هر انرژی که از خارج به اکوسیستم واردشود و وکالتاً به جای قسمتی از انرژی
نگهداری سیستم عمل نماید ، انرژی کمکی خوانده می شود.

خصوصیات
اکوسیستم کشاورزی :

تولیدکنندگان
اولیه : علفهای هرز که علی رقم مبارزات رشد می کنند.

تولیدکنندگان
ثانویه : حشرات ، پرندگان ، پستانداران کوچک

تجزیه
کنندگان یا مصرف کننده نخستین : قارچها ، باکتریها

مصرف
کنندگان ساختار غیر زنده

جریان
انرژی دراکوسیستم :

۱٫ زنجیره غذایی ( انرژی ) : به طورکلی مرورجریان
انرژی دراکوسیستم مطالعه این حقیقت است که، چه کسی که رامی خورد یا تجزیه

می
کند. ترکیب کلی چه کسی که رامی خوردیا تجزیه می کند را زنجیره غذایی یا زنجیره
انرژی گویند. یک

زنجیره
غذایی عبارت است از انتقال انرژی غذایی از یک موجود زنده به موجود دیگر در هنگامی
که یک موجود

زنده
موجود دیگری رامی خورد یا تجزیه می کند.

۲٫ شبکه غذایی ( انرژی )

 

ترازتروفیک
( مراحل مختلف سیرانرژی ) :

ü ترازاول : تولیدکنندگان ( گیاهان )

ü ترازدوم : مصرف کنندگان اولیه (
گیاهخواران )

ü ترازسوم: مصرف کنندگان ثانویه (
گوشتخواران )

ü ترزاچهارم: مصرف کنندگان عالی

ترازهای
مختلف تولیدکنندگان ( گیاهان ) ومصرف کنندگان ( گیاه خواران وگوشت خواران و تجزیه
کنندگان ) دریک زنجیره را ترازهای تروفیک می گویند.

ط
اجزاءمختلف زنجیره غذایی راحلقه زنجیره می گویند.

 زنجیره غذایی

انواع
زنجیره غذایی :

۱٫ زنجیره غذایی گیاه خواری : در این زنجیره گیاه
عضو اول و موجودات گیاهخوار عضو دوم و دو یاسه گوشتخوار پشت سر هم و جثه ها بترتیب
بزرگتر می شوند.

۲٫ زنجیره غذایی انگلی : در این نوع زنجیره بعد
ازگیاه به جانور گیاهخوار وبعد از آن تعدادی انگل است . در این نوع زنجیره غذایی
بزرگی جثه از اولی تا آخر کوچک می شوند.

۳٫ زنجیره غذایی تجزیه کنندگان : در این زنجیره
مواد اولیه از بقایای مرده جانوری وگیاهی تشکیل می گردد.

 

q عضواول زنجیره غذایی گیاه است .

خصوصیت
: دراین زنجیره هرچه ازعضواول به سمت عضوآخرزنجیره می رویم جثه حیوان بزرگترمی شود.

q بعدازگیاه جانورگیاه خواروبعدازآن
تعدادی انگل درزنجیره غذایی وجود دارند.

خصوصیت
: هرچه ازعضواول به سمت عضوآخرمی رویم جثه حیوان کوچکترمی شود.

q دراین زنجیره غذایی مواداولیه ازبقایای
مرده جانوری وگیاهی تشکیل می گردد.

 

بازدهی
اکولوژی یازنجیره غذایی :

براساس
قانون دوم ترمودینامیک هیچ انتقال انرژی ازیک تراز تروفیک به ترازدیگر۱۰۰% نیست
درواقع فقط ۱۰% انرژی موجود دریک تراز به تراز دیگرمنتقل می گردد و۹۰% آن به صورت
گرما هدرمی رود. درصد انتقال انرژی ازیک تراز تروفیک به تراز دیگر را بازدهی
اکولوژیکی یا بازدهی زنجیره غذایی می گویند.

 

هرم
:

از
بحث انتقال انرژی در اکوسیستم و بررسی هدفهای اکولوژی می توان نتیجه گرفت که به
تقریب ۱۰% انرژی هریک ازپله ها به پله بالاتر اکوسیستم می رسد . بهمین دلیل هرچه
تعداد پله های اکوسیستم بیشتر باشد انرژی رسیده به پله آخر کمتر وپر هزینه تر است.
به عنوان مثال اگر یک اکوسیستم شامل تولید کننده ، مصرف کننده اول و دوم و سوم باشد
پله آخر یعنی مصرف کننده سوم انرژی موجود در تولید کننده ها را دریافت می نماید.
ولی اگر اکوسیستم شامل تنها دو مصرف کننده اول و دوم باشد پله آخر یعنی مصرف کننده
دوم انرژی موجود در تولید کننده ها رادریافت می نماید.

از
اینجا می توان به سهولت به یک اختلاف هزینه انرژی درانسان گوشتخوار و گیاهخوار پی
برد. انسان گوشتخوار عموماً انرژی تولید کننده را دریافت می کند و انسان گیاهخوار
انرژی تولید کننده را دریافت می نماید. همچنین هزینه انرژی انسان گوشتخوار ده برابر
بیشتر از انسان گیاهخوار است.

هرچه
ازتولیدکنندگان به سمت مصرف کنندگان می رویم ازتعداد آنهاکاسته می شود،تشکیل هرمی
را می دهدکه به آن هرم غذایی یا انرژی می گویند. دو اصل مهم ازمفهوم زنجیره غذایی
نتیجه گیری می شود:

۱٫ تمام زندگی وتمام انواع غذا ازآفتاب وگیاه سبز
ریشه می گیرد.

۲٫ هرقدر زنجیره غذایی کوتاه تر باشد هدر رفت
انرژی مفیدکمتراست.

این
بدین معنی است که جمعیت بیشتری از انسانها را می توان با زنجیره غذایی کوتاه تر
مثلاً برنج انسان ، سیرنمود تا زنجیره درازتر غلات گاو انسان ، آنچه که در زمان
فعلی صادق است.

 هرم غذایی

تعادل
یاثبات دراکوسیستم :

اکوسیستم
ها دارای خاصیت زاتی خودکفایی وتعادل بین جنبه های مختلف خویش می باشند. اما این
تعادل ثابت و ایستا نبوده بلکه دارای پویایی مداوم می باشد و ازطریق مدارهای تنظیمی
متعددی که اصطلاحاً به آن فیدبک می گویند، تنظیم می گردد.

اصطلاح
هومئوستازی به معنای ثبات به گرایشی اطلاق می شود که در قبال آن سیستمهای زنده در
برابر تغییر ایستادگی می کنند و بسوی تعادل می گرایند.

بررسی
های انجام شده نشان می دهد که در حالیکه کاهش یا افزایش کمیت در سیستمها توسط
فیدبکهای مثبت صورت می گیرند، کنترل کیفیت برعهده فیدبکهای منفی می باشد.

چنانچه
سیستمی عاری از فیدبکهای منفی باشد، کمیت کار سیستم بوسیله افزایش یا کاهش بدون
کنترل تا به سرحد انهدام سیستم پیش خواهد رفت . به عنوان مثال اگر در یک جمعیت
شرایط زندگی برای گوزن مناسب باشد تمایل به افزایش خواهدبود. و این افزایش تراکم
بنوبه خود امکانات جدید تولیدمثلی را فراهم می سازد . ( فیدبک مثبت ) ولی اگر از
طرف دیگر با افزایش تراکم گوزن مقاومت محیط به صورت کمبود موادغذایی ، افزایش
انگلها و صیادان ، کمبود فضای قابل زیست و غیره ، جلوگیری شود ( فیدبک منفی )،
بطوریکه تراکم گوزن را در حدودی که ظرفیت محیط اجازه دهد و مانع تخریب آن نگردد،
ممکن می سازد و موجود را با محیط خویش درحال تعادل حفظ می نماید. وبرعکس .

اکوسیستم

ناقدان
زندگی اجتماعی انسان خاطر نشان کرده و می کنند که فیدبک مثبتی که درتوسعه دانایی
وتوانایی وتولید وارد می شود، کیفیت زندگی انسان ومحیط زیست را تهدید می نماید. مگر
آنکه بتوان گامهای فیدبک منفی را به میزان کافی یافت وآنها را بکار انداخت . از این
رو سیبرنتیک یا لگام شناسی از مهمترین دانشهایی است که باید بکار برده شود.

ü کمیت را فیدبکهای مثبت تنظیم می کنند و
کیفیت رافیدبکهای منفی تنظیم می کنند.

 

مکانیسم
خود تنظیم در سیستمهای بوم شناختی :

مهمترین
مکانیسمی راکه اکوسیستم برای خودتنظیمی خود دارد سازگاری است . سازگاری به عنوان
فیدبک یاعکس العملهای خودتنظیم کننده یا متعادل کننده گونه ها درمقابل تغییرات محیط
محسوب می شود. سازگارترین گونه ها همان جمعیتهایی هستندکه خصوصیاتشان به تشکیل و
سازمان یابی جامعه بیانجامد.گونه ای که همه چیز را دراطراف خودازبین می برد بدون شک
تخم نابودی خود را کاشته است .

 اکوسیستم پایدار

پایداری
اکوسیستم :

جواب
کامل و واضحی برای چگونگی پایداری اکوسیستمها وجود ندارد. ولیکن عموم آنها تنوع
گونه ها و پیچیدگی شبکه غذایی را کمکی در ثبات اکوسیستم می دانند.

 

تغییرات
اکوسیستم(توالی اکولوژیکی) :

یک
جنگل بارانی یا جنگل بلوط یکدفعه بوجود نیامده است بلکه در اثر توسعه یک اکوسیستم
ساده که از گونه های پیشتاز مثل تمشک یا علف هرز بوده ، شروع وبه مرور توسعه یافته
و گونه های دیگر جابجا شده است.

جابجایی
یک جامعه ازموجودات باجامعه دیگری که معمولاً متنوعتراست درطول یک زمان ، توالی
اکولوژیکی نامیده می شود. مرحله توالی اکوسیستم را به سمت پایداری می بردکه به آن
کلیماکسی یا رسیدگی یا اوج جامعه می گویند. برهمین اساس موجوداتی که درجامعه
کیماکسی زندگی می کنند به آنها گونه های اوج می گویند. جامعه کلیماکسی بردباری
بیشتری در مقابل تغییرات دارد.

 اکولوژی ابی و اکولوزی گیاهی یا نباتی

انواع
توالی

v توالی اولین : زمانی که اکوسیستم ازیک
اکوسیستم ساده شروع می کندوبه یک اکوسیستم متعالی می رسد. یا به عبارتی نقاطی که
هیچ نوع جامعه ای قبلاً در آن وجود نداشته است و جامعه باید از ابتدا شروع شود.

v توالی دومین : زمانی که یک اکوسیستم
ازیک مرحله قبلی دوباره شروع به تبدیل و رسیدن به اکوسیستم متعالی می کند. در معنای
دیگر زمانی که یک اکوسیستم تماماً یا قسمتی از آن در مراحل توالی نابود شده وبدین
ترتیب به مراحل پایین تر توالی رجعت می کند.

 اکولوژی حیوانی و اکولوژی خشکی

انسان
واکوسیستم :

نقش
انسان ساده کردن اکوسیستم ها است به نفع خود. کشاورزی مدرن یعنی نگه داشتن عمدی
اکوسیستم درمراحل اولیه یا نابالغ توالی زیرا تولیدخالص یک محصول مثل گندم
بسیاربالااست امابه علت ساده بودن آن این نظام زراعی تک محصولی شدیداً آسیب پذیراست
. علفهای هرز یا فقط یک بیماری می تواندتمام محصول را ازبین ببرد مگراینکه ما
ازمحصول باموادشیمیایی مثل آفت کش ها وعلف کشها حفاظت کنیم . و رشد آن را با مواد
شیمیایی و آب و کود تأمین نماییم .

تاوان
ساده کردن اکوسیستم وتبدیل اکوسیستم رسیده به اکوسیستم نارسیده در جهت تولید غذای
انسانی ، شامل ماده ومنابع انرژی ،وقت و پولی است که برای نگهداری آن وحفاظت این
نظام تبدیل شده آسیب پذیر نیاز است.

آنچه
مهم است این است که بایدتوازنی بین اکوسیستم های جوان و رسیده ایجادکنیم. زیرا نقش
اکوسیستم های رسیده در تعامل با سایر اکوسیستم ها مهم است ( مثل نقش ذخیره سازی آب
در جنگل ) با حفظ آنچه جایگزین می شود.

 

هشداراکولوژیکی
:

اکولوژی
مارامجبوربه تمییز۳سیمای زندگی می کند:

۱٫ بهم وابستگی

۲٫ تنوع

۳٫ محدودیت

رسالت
اکولوژیکی این نیست که ما ازتغییر پرهیزکنیم بلکه رسالت این است که بایدتشخیص دهیم
که تغییرات انجام یافته به دست انسان می تواند نتایج دور از انتظار وغیرقابل پیش
بینی داشته باشد.آن چیزی که ما می توانیم در اکوسیستم ها انجام نداده یا انجام دهیم
، محدودیتی دارد. اکولوژی هشداری برای تعقل ، احتیاط و محدودیت در راه استفاده
ازاکوسیستم است .

 

چرخه
زندگی و موازین زیست محیطی، مجموعه ای از تمامی کائنات را در برگرفته و آن چنان
آنها را در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر قرار داده که ریزترین دانه خاک، ملایم ترین
باد، چکیدن قطره ای آب و یا جرقه ای آتش در آن می تواند نقش تعیین کننده داشته
باشد. انسان، زمین، آسمان، اقیانوس، کویر، جنگل، تالاب و … هر کدام چنان ضمانت
کننده بقا و ادامه حیات دیگری است که گویی از سلاله یکدیگر سرشته شده اند. کوچکترین
تخریب در مرحله ای از چرخه طبیعی محیط زیست چه بسا با خود عظیم ترین اختلالات را در
این سازماندهی طویل و گسترده به همراه داشته باشد. لازمه حفظ و حمایت از این چرخه
به منظور سالم زیستن و تضمین تداوم و بقای آن، نیاز به شناخت همه جانبه از محیط
زیست و هر آنچه که به آن مربوط است، دارد. در این میان اکوسیستم ها در طبیعت نقش
بزرگی ایفا می کنند که در این مقاله به تعریف و تبیین علمی آن پرداخته شده است.

اکولوژی انسانی

اکولوژی
:

از
واژه یونانی ایکوس (
Oixos
)به معنی سکونتگاه و لوژی به معنی شناخت ، علم مطالعه تمامی موجودات زنده وچگونگی
ارتباط آنها با محیط است . اولین بار ارنست هگل دانشمند یا اکولوژیست آلمانی( سال
۱۸۶۹ ) واژه اکولوژی را پیشنهاد داد.

تعاریف
اکولوژی :

v
مطالعه ساختمان موجود زنده ومحیط

v
مطالعه ساختمان وکیفیت وقوع پدیده های زیستی درطبیعت

v
مطالعه روابط متقابل میان موجود زنده ومحیط

v
مطالعه اکوسیستمها

 

تقسیمات
اکولوژی :

به
اعتبارموجوداتی که مورد بررسی قرارمی گیرند:

۱٫ اکولوژی گیاهی

۲٫ اکولوژی جانوری

۳٫ اکولوژی انسانی

 

مطالعه
اکولوژی براساس شرایط مطالعه :

۱٫ سین اکولوژی : مطالعه موجودزنده به صورت مستقل

۲٫ اتو اکولوژی : موجودزنده درمحیط بررسی می شود.

 

مطالعه
اکولوژی براساس مسایل موردمطالعه :

۱٫ اکولوژی پرندگان ، حشرات ، میکروبها

۲٫ اکولوژی منابع طبیعی ( جنگل ، مرتع ، خاک )

این
مورد حتی به اکولوژی زبانها و لهجه ها و مذاهب نیزگسیترش یافته است.

 

مطالعه
اکولوژی به اعتبارمحیط موردمطالعه :

۱٫ اکولوژی دریا

۲٫ اکولوژی آبهای شیرین

۳٫ اکولوژی بیابان

۴٫ مناطق خاکی

 

قلمرواکولوژی
:

ترازهای
سازمانی : پروتوپلاسم ، سلول ، بافت، عضو، دستگاه ، موجودزنده ،جمعیت، اجتماع ،
اکوسیستم ،زیستکره

 

 

موضوع
علم اکولوژی ( قلمرواکولوژی )

موضوع
علم اکولوژی ازترازششم یعنی ازموجودزنده به بعد در رابطه بامحیط است.

جمعیت
:

در
اکولوژی به مجموعه افراد هرنوع موجود زنده که وابستگی وسکونت نسبتاً بادوامی در محل
داشته باشند، جمعیت گفته می شود. ( به مجموعه افرادی ازیک نوع که دارای محل سکونت
مستمرباشند. )

عوامل
مؤثربرتراکم :

عوامل
طبیعی ، آب وهوا و محیط

تراکم
جمعیت به محیط جغرافیایی وطبیعی وابسته است.

 

اجتماع
:

مجموع
جمعیت های انواع مختلف جانداران یک منطقه را اجتماع گوئیم. چند جمعیت درکنارهم
تشکیل اجتماع رامی دهد.